دلم تنگ است ....
دلم تنگ است از چه نمیدانم ؟ گاهی هوس میکنم مثل بقیه شوم بی قید بدون این همه سخت گرفتن به خود بدون اینکه حتی فکر آینده را بکنی آزاد تنها خوشی باشد و بس همین چند صباح را خوش است حرف مردم سیری چند ؟ اما ....
یادم میآید انسانم دخترم . نباید بازیچه شوم یاد حرف جوانا میافتم "من عشقی دارم که دوست دارم همه چیزم مال او باشد فقط به او فکر کنم فقط او نوازشم کند فقط قلبم مال او باشد " من عشقی ندارم اما اگر قرار است روزی عاشق شوم دوست دارم مال یک نفر باشم قلبم افتخار کند که فقط یک ستاره داشته نه هزاران شهاب های گذرا را شاید سرزنش شوم مسخره شوم قبول نشوم اما می ارزد به اینکه بعد ها عشقت به توو قلبت افتخار کند
پ.ن : دلم گریه اساسی می خواهد
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم آذر ۱۳۸۷ ساعت 13:9 توسط دختر مشرقی
|