'کس دیگری هم می شنود !

تنها بودم و خسته سرم رو تکیه دادم به گوشه پنجره چشمامو بستم پشت سرم چند نفری دارن صحبت میکنن صدای باد توی گوشمه ولی بازم صداشون از پشت صندلی میشنوم :

وای اون دختره ؟!! ای بابا عجب! آدما توی این دوره و زمونه چه کارایی که نمیکنن شوهر داره وای عجب بدکاره ای هست

................ (فحش و ناسزا )

تقریبا تمام مسیر بحث اون خانوم بدکاره هست .موقع پیاده شدن نگاهشون میکنم .نگام میکنن و ترسی کوچولو تو نگاهشون میبینم شاید ترس آشنا بودن و ...

دلم میخواست بهشون میگفتم : یه کی دیگه غیر از منم حرفاتون روشنید .

اون دختر هر چقدر بدکار کار شما بدتر بود واقعا چرا بعضی موقع ها یادمون میره

" الغیبت اشد من از زنا "

پی نوشت :

1: مرحله اول بحران امتحاناتم تموم شد یه مرحله بحرانی دیگه مونده ! و البته بحران اصلی نمره سر جای خودش !

2: من تا حالا فک میکردم گاز و آب و برق یارانه ای بوده نگو برگه امتحانی هم یارانه ای بوده سر جلسه برگه کم میاریم میگن خانم تک برگه نمیدیم همین که هست !

3: دوباره سیب بچین حوا ...من خسته ام ..بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند !

اشتباه ...

"هنگامی که اشتباهی از ما سر می زند در همان وقت نیست که عذابمان می دهد بلکه مدت ها بعد هنگامی که آن را به یاد می آوریم مایه رنجمان می شود زیرا خاطره اش به هیچ روی محو نمی شود

                                                                                           اعترافات ژان ژاک روسو"

این همه پیام های بازرگانی آنزیم های مختلف را تبلیغ میکند کاش یک کیمیاگری  پیدا می شد آنزیم پاک شدن خاطرات بد از ذهن آدم را کشف می کرد .گاهی وقت ها بدجوری روی اعصاب آدم قدم رو میروند این خاطرات اشتباهات !

پی نوشت :

 طالع بینی هفته پیش  مهم ترین کارم را بخشیدن خود اعلام کرد خیلی وقت پیشتر در صدد بودم ولی هر بار صحنه ای اتفاقی کسی ماجرایی یا عواقب جا مانده از اشتباهات ،بدجور توی ذوقم میخورد !

 

چپ .....راست

آقا شما چپی یا راست؟ ......خانوم شما اصلاح طلبی یا اصول گرا ؟.....

حزب چپ یا حزب راست ..........

صدای سیاست ایران گاهی چپ است گاهی راست گاهی این گروه به زین گاهی آن گروه به رو

بازار همه چیز داغ داغ است دعوا ،فتنه، خبر ،مستند و ... و گاهی هم زیر رو کشیدن برای هم

مردم ایران کجای این دعواهای سیاسی هستند ؟کجای این حزب و دسته ها ؟ توی این چپ و راست شدن مردم این سرزمین و درد هایشان کجای این ماجرا ها قرار می گیرند؟ مردمی که نه چپند و نه راست مستقیم زندگی خود را میکنند کجا قرار می گیرند ؟ اصلا هستند؟

صدای ایران چه تک حزبی باشد چه دو حزبی ،سوی سیاتش چپ باشد یا راست چقدر از مشکلات مردم را حل کرده است ؟ بازار دعوا با چه آتشی داغ است ؟ توی این چپ و راست شدن ها چقدر از بچه های خیابانی کم شده است ؟ نگاه نگران پدر و مادر ها برای آینده نامعلوم فرزندانشان بارقه امیدی یافته است ؟ 2 خرداد یا 2 تیر بودن ....کدامیک جاده مستقیم زندگی مردمی که سرشان به زندگی و زندگی کردن گرم است را هموار کرده است یا هردو منحرفش کرده اند ؟ صدای ایران چه چپ باشد چه راست هنوز بچه هایی هستند که به جای یاد گرفتن اینکه اصول و اصلاح را با ص صابون می نویسند فوت و فن دست فروشی را یاد می گیرند هنوز جوانانی هستند که هر روز کتاب هایشان را با نگرانی از آینده ورق میزنند .هر روز بچه های فقر حسرت دلشان بزرگ و بزرگتر می شود.دموکراسی آزادی بیان انرژی هسته ای و یا هر سیاست بازی دیگری از جنس درد مردم نیست ولی این دو صدا هر روز میجنگند برای ماندگاری خود ماندگاری که به درد مردم نمی خورد

صدای ایران چه تک حزبی باشد چه دو حزبی فرقی نمیکند هیچ کس درد مردم را نمیشناسد ، شاید روزی وقتی صدای ایران انا المهدی شود کسی درد مردم را بفهمد !

پی نوشت :

1: توی لار هنوز هم آدم هایی هستند که باگذشت این همه مدت کینه مستقل شدن گراش را دارند ولی مسئله اساسی خود لار است گراش جز آن باشد یا نه به آباد کردن لار کمکی نمی شود ! (شبیه این سیاست بازی های چپ و راستی )

2: " بوی مادر با تمام بوها فرق میکند مادر بوی روزهای آینده را می دهد بوی فردا و تمام اتفاقات خوبی که در انتظار من است " با بوسه بر دستان تمام مادران،روز مادر مبارک

(آن قدیم تر ها سر سوزن ذوقی داشتیم شعر میگفتیم این را دیشب لای نوشته های قدیم ترم پیدا کردم تقدیم به مادرم و همه مادران دوست داشتنی )

خدا تو را از کدام گل سرشت ؟

که شدی نقطه امن هر سرنوشت

تو از بهشتی یا که بهشت از توست

که چنین بوسه زن قدم های توست

قامت هستی به نام تو زیباست

گر نباشی جهان بیکران بی معناست