عشق های بی جواب؟ با جواب ؟!!!

تو به من خنديدي

و نمي دانستي من به چه دلهره از باغچه همسايه

سيب را دزديدم

باغبان از پي من تند دويد

سيب را دست تو ديد

غضب آلود به من كرد نگاه

سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك

و تو رفتي و هنوز

سال هاست كه در گوش من آرام آرام

خش خش گام تو تكرار كنان

مي دهد آزارم

و من انديشه كنان غرق اين پندارم

كه چرا خانه كوچك ما سيب نداش            

****

جوابيه فروغ فرخزاد به حميد مصدق

من به تو خنديدم

چون كه ميدانستم

تو به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدي

پدرم از پي تو تند دويد

و تو نميدانستي باغبان باغچه همسايه

            پدر پير من است

من به تو خنديدم

تا كه با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم

بغض چشمان تو ليك لرزه انداخت به دستان من و

سيب دندان زده از دست من افتاد به خاك

دل من گفت برو

چون نمي خواست به خاطر بسپارد گريه تلخ تو را

و من رفتم وهنوز  

سال هاست كه در ذهن من آرام آرام

حيرت و بغض تو تكرار كنان

مي دهد آزارم

و من انديشه كنان غرق اين پندارم

كه چه ميشد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت ؟!!

*****

هميشه خوندن اين شعر يه حس خاصي بهم دست ميداد يه جور ناراحتي ازبی جواب بودن  اين همه عشق

ولي جوابيه يه حس بهتري داد انگار خوشحال شدم از اينكه بيهوده نبوده .  

...

زخمهای ادم سرمایه اس. سرمایتو با این و اون تقسیم نکن  

      شب یلدا ( کیومرث پور احمد

پ.ن

1: وقتي تو يه مخمصه گير كردي  يه كاري كردي كه نبايد و تمام وجودت شده استرس و وجدان درد ، و مدام از خدا بخواي نجاتت بده و دلت بخواد بري پيش خدا دست خدا رومحكم  بگيري ولي نشه و هي اوضاع بدتر شه  يهو وقتي  حواست نيست يه جوري كه نفهمي چي شد اوضاع درست شه  جوري كه انگشت به دهن شي  

كاري كه كردي بشه بهترين كار ،آخ كه چقد آرامش بخشه اينجاست كه از اينكه خدارو داري شادي و شاكر

 

2: دارم كتابي به نام "دختران خوب به آسمان ميروند دختران بد به همه جا " رو ميخونم يه فمينيست تمام عيار كتاب باحاليه در مورد اينكه يه دختر تو جامعه چه طوري حقشو بگيره  و كم نياره جلو مرد جماعت !

 

3: عزراييل بد چمبره زده رو دانشگاهمون دوباره مرگ يه دانشجو اين پنجميش بود ماشالله از هر رشته اي يكي ميبره ! خيلي غم انگيز و دردناك بود وقتي معشوقه اش ،دختري كه قرار بود با هم ازدواج كنن زير آگهي ترحيمش نشسته بود و زار زار گريه ميكرد جيگر آدم كباب ميشد !!

 

سلام سال نو

انتخابات ....................اغتشاشات

فتنه ها........................ رشوه ها

رؤیای استان شدن..................... درگیری شهرستان شدن

انجمن ........................................ فعالیت کردن

عروسی رفقا ..............................مرگ همکلاسی ها

آرزوها...................................مرگ تدریجی یک رؤیا

غیبت .........................نبودن حضرت

 انرژی هسته ای ........................ پیشرفت فضایی

جوانان ایرانی ........................راهپیمایی

دعواها..................آشتی ها

برهم خوردن رابطه ها ................صمیمی شدن ها

 

دفتر 365 برگ 88 هم بسته شد با ماندگارترین خاطره ها در ذهنمان با 88 خداحافظی کردیم با همه خاطره ها و حوادثش و شگفتی هایش   خداحافظ سال خاطره ها

 

حالا ما ماندیم و دفتر 365 برگی 89 ،کلی رؤیا و آرزو هایمان را سر سفره در آن نوشتیم و نقاشی کردیم به امید اینکه آخر سال مهر ثبت شد بخورد  وبشود سال ظهور سال حضور بشود سال واقعی شدن یک رؤیا ... بشود سال رسیدن به آرزوها  ... سلام سال نو .

 

پ.ن

1:  سال همت مضاعف و کار مضاعف !! حالا فهمیدم چرا اصرار داشتن ما تا دقیقه نود بریم دانشگاه (که البته ما نرفتیم)  پیش پرداخت سال جدید ! میخواستن یه جورایی آمادمون کنن

2: دیشب یکی آشناها  ساعت 11 نصفه شب می خواست بره زیارت اهل قبور، جرئت رو حال میکنی !!

3:  برای بار هزارم عیدتون مبارک  ،عیدی من کو ؟؟؟

4: چرا هی ساعت ها میره جلو میاد عقب ؟

5: باید خوابمو تنظیم کنم  به خاطر پیشرفت ساعت ها  !!!

۶:امروز سالگرد درگذشت محبوب امام است بزرگ بانوی انقلاب روحش شاد .